پنداشت ها

انتشار مطالب مورد علاقه و یادداشت ها

پنداشت ها

انتشار مطالب مورد علاقه و یادداشت ها

در گیرودار نوشتن ها هرچند دیگر کمتر می توان قلم فرسایی نمود و آنچه که اتفاق می افتد همانا فشردن بر کلیدهای این رسانه قرن بیستمی است اما بسیار سریعتر و ارزان تر و غیر قابل تصور می توان آرای خویش را بر سمع دوستانی که به احتمال هرگز ندیده شده اند رسانید.

در گیر و دار نوشتن ها شاید ساعات پایانی شب که شب بیداران بر در دوست پناهنده می شوند ،من و امثال من این راه را طی می کنیم. راه شب که یاد آور ایام مختلف گوش سپردن بر برنامه راه شب رادیو ایران است نامی آشناست که هرکس به فراخور حالات مختلف خود از آن یاد می کند.اما نوشتارها نیز دست کمی از آن ندارند دغدغه هایی که نه مثل صحبت های راه شبی رادیو که ماندگار است در این رسانه به عکس عمل می کند و می ماند تا شاهدی بر فکرت راقم این جملات باشد.

با این حال این وب گاه محل این گونه کارهاست که به مرور بر آن مداومت خواهد شد.

نویسندگان

 

شهیدعباس دین محمدی در عملیات والفجر در چهاردهمین روز از مرداد ماه پس از اقامه نماز صبح 1362 بر اثر برخورد خمپاره به شهادت رسید و مانند اربابش ارباً اربا شد.

وارث: عباس دین محمدی فرزند حجه الاسلام و المسلمین مرتضی دین محمدی امام جماعت مسجد موسی بن جعفر(ع) و نوه آیت الله شیخ حسین زنجانی دین محمدی بود. عباس در سال 1343در تهران متولد شد .

جانی که بازگشت

عباس پس از تولد دچار بیماری سختی شد، به طوری که دکتر اعلام کرد که ایشان فوت کرده است ،اما مادرعباس که آرام و قرار نداشت به درگاه خدا متوسل شد ونذر نمود تا اگر فرزندش به دنیا باز گردد نام او را عباس بگذارد.خداوند لطف کرد وعباس بهبود یافت، او دوباره به خانواده اش به امانت سپرده شد .

حافظ قرآن

وی در دوران کودکی بسیار با اخلاق ، صبور و آرام بود. بسیار با هوش وبا استعداد بود. در زمان انقلاب با داشتن سن کم بسیار فعال بود. عباس نزد پدر مشغول به مطالعات حوزوی بوده و قصد ادامه راه پدر و اجدادش را داشت. ایشان حافظ قرآن بوده و در مسجد محل به آموزش قرآن و احکام شرعی می پرداخت .

فعال فرهنگی

پس ازپیروزی انقلاب اسلامی در فعالیت های فرهنگی مسجد و پایگاه بسیج به همراه شهید سعید قریشی مشارکت گسترده ای داشت. عباس دارای ذوق هنری هم بود. وی خطاط و هنرمند بود وآثار بر جای مانده از ایشان گویای عشق و هنرش به خداوند و ائمه اطهار می باشد.

جنگ تحمیلی که آغاز شد ،عباس هم راهی مسیری شد که از آیه آیه های قران تلا لو یافته بود . ایشان قبل از اعزام آخرش به جبهه از اهالی محل و دوستان و شاگردانش خداحافظی کرده و با بیان نحوه شهادت و نامگذاری خیابان به نام خودش راهی جبهه شد.اشهید عباس دین محمدی با رشادت در عملیات مسلم بن عقیل(ع) در منطقه سومار به عنوان آرپیچی زن حضور فعال وتاثیر گذاری داشت .

همرزمانش ماه مبارک رمضان سال 1362 را خوب به خاطر دارند .عباس بعداز خشوع وتضرع به درگاه خداوند از خدا خواست تا شهادت همانند اربابش حضرت ابوالفضل عباس(ع) را نصیبش گرداند .

ارباً اربا چون اربابش

شهید عباس دین محمدی در عملیات والفجر 2 در منطقه حاجی عمران پس از اقامه نماز صبح ودرست روز شهادت امام جعفر صادق(ع) ،در چهاردهمین روز از مرداد ماه 1362 بر اثر برخورد خمپاره به شهادت رسید و مانند اربابش اربا اربا شد .او به آنچه همواره به دان می اندیشید وارزو داشت رسید .

برگ‌هایی از وصیت نامه شهید

بسمه تعالی

وصیت نامه بنده عاصی خدا عباس دین محمدی

إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ (مناجات شعبانیه )

سوگند به وحدانیت الله، سوگند به رسالت خونبار محمد(ص)، سوگند به ولایت علی(ع) و فرزندانش و سوگند به اسلام سوگند به ولایت فقیه و سوگند به قیام مومنین در جنگ با نفس و سوگند به عدالت و سوگند به معاد و سوگند به حکومت جهانی اسلام امام مهدی (عج).

منم بنده معصیت کار خدا که در روی خاک وصیت میکنم و خاک را شاهد می‌گیرم براین وصیتم و خاک را وصیم می‌کنم ای دنیا چه گویم از رفتارت، چه قدر پرزرق و برقی و چه فساد، امام علی (ع) و پیروانش ترا ترک گفتند و من نیز ترا ترک می‌کنم. چرا که این دنیا چه ستم‌ها بر ما نمود و چقدر از پست برما خنجر کشید و ما را جذب فسادش نمود و من ترا ترک خواهم گفت.

هان ای دنیا پرستان اینجا جای گذر است پس بکوشید برای خدا، نه برای دنیا.

میدانم که در مرگم در اندوهی بسیار خواهید بود ولی این است آخرین سخنان بنده، خدا در قرآن می‌فرماید:" ان الله مع‌الصابرین" پس پدرم صبر را پیشه کن، ابراهیم وار از قربانی نموند فرزندت به راه اسلام و قرآن دریغ نکن. پدرم دوست می‌دام به قربانگاه بروی وبه خدا بگویی: ای خدا امانتی بود که از جانبت فرستادی این است استرداد امانت، امیدوارم مقبول درگاهت باشد.

واما مادرم به یاد دارم که چه شب‌ها بیماربودم، سرما و گرما ولی سال‌ها گذشت. از شیره جانت میزدی به فرزندت می‌سپردی اما من قدر منزلت را نیافتم، زندگی کوتاه بود. مادر مرا ببخش، چگونه باشد زمانی که خبر مرگم آید. مادر خدا صبر عطایت فرماید.

آخر این جنگ اسلام و کفراست واز ما کمک می‌خواهد ومن تکلیف شرعی رفتم، مادر مرا ببخش، صبر پیشه کن که خدا با صابران است.
برادرانم، مدتی که با شما بودم کوتاه بود، ولیکن پردرس، ولی من بهترین درس را از برادران شهیدم آموختم. دنیا پراز نیرنگ است دنیا پر از فساد است ومن از این دنیا می‌زنم تا به آخرت برسم، اگر اذیتی بوده وبه بزرگیتان ببخشید، شما را به خدا می‌سپارم، در راه اسلام باشید برای خدا.

واما خواهرانم، دوستتان میدارم، تقاضا دارم فرزندانی صالح به اسلام هدیه کنید. اجازه ندهید توطئه ها شما را بگیرد، نماز جمعه ها با عظمتش با گرمای روی آسفالت و سرمای یخ آن را هرگز فراموش نکنید خدا را، خدا را در نمازهایتان، در دعاهایتان در نظر آورید اگر ناراحتی بود به خاطر حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) ببخشید.

دوست دارم پس از مرگم زینب گونه عمل نمائید که ین مسلک صالحان است.

دوستانم، برادران بسیج، ای نمایندگان امام در سپاه، ایثارتان را دیدم و حرکت توحیدی شما را در قبال انقلاب اسلامی دیدم، شهدایتانة سعیدها و مجیدها وتمامی این‌ها گواهند، ولی ای دوستان و ای برادران، کاروانی از اسلام حرکت کرده از قلب حرا و با فریاد ( قولولا اله الا الله) به پیش رفت.

اینک این کاروان به روح‌الله و روحانیت سپرده شد تا آن را به صاحب الزمان (عج) رسانند و ما همه ازاین کاروانیم، باید بشتابیم مبادا از کاروان عقب بمانیم ویا گم شویم چرا که خون‌ها دادیم باید با این کاروان برویم و آقا امام زمان عج نظردارد به شما، به حرکت شما، به وحدت شما پس مواظب باشید.
وای امام، ای روح‌الله، ما امتی بودیم در بدبختی و در ظلالت، دین، مسخ شده بود، سکوت و سیاهی همه را فرا گرفته بود ولی تواز قم قیام نمودی، به ما گفتی " قم فانذر) به سخنت گوش فرا دادیم و بپا خواستیم، ترا دیدم سمبل اسلام اگر تواین چنینی پس امام زمان (عج) چیست؟ ای بزرگ اینک ما امت محمدیم (ص)، بفرمانت گوش فرا دادیم، ندایت را شنیدیم با قدرت‌ها جنگیدیم ولی ای امت خدا، نکند مثل کوفه عمل کنید. پس امام را تنها نگذارید نکند سخن امام به ناله تبدیل شود. پس هر چه گفت گوش فرادهید، سخنانش حدیث است، کلماتش قرآن است که از حلقومش خارج می‌شود، سپس به آن عمل کنید، به شهدا و خانواده‌هایشان سر بزنید دعاهای، شما سلاح‌های ما را قوی نموده است و هدایت می‌کند، بچسبید به ریسمان الله و دنیای اسلام را نجات دهید.

امام را دعا کنید. " خدایا، خدا، تا انقلاب مهدی، حتی درکنار مهدی، خمینی را نگهدار"

ای دوستان وای برادران، کاروانی از اسلام حرکت کرده وبا فریاد " قولوالااله الاالله" به پیش میرود، بشتابیم مبادا از کاروان عقب بمانیم.

رزمنده شهید " عباس دین محمدی"

منبع::آیت الله العظمی حاج شیخ حسین دین محمدی زنجانی(قده)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی