پنداشت ها

انتشار مطالب مورد علاقه و یادداشت ها

پنداشت ها

انتشار مطالب مورد علاقه و یادداشت ها

در گیرودار نوشتن ها هرچند دیگر کمتر می توان قلم فرسایی نمود و آنچه که اتفاق می افتد همانا فشردن بر کلیدهای این رسانه قرن بیستمی است اما بسیار سریعتر و ارزان تر و غیر قابل تصور می توان آرای خویش را بر سمع دوستانی که به احتمال هرگز ندیده شده اند رسانید.

در گیر و دار نوشتن ها شاید ساعات پایانی شب که شب بیداران بر در دوست پناهنده می شوند ،من و امثال من این راه را طی می کنیم. راه شب که یاد آور ایام مختلف گوش سپردن بر برنامه راه شب رادیو ایران است نامی آشناست که هرکس به فراخور حالات مختلف خود از آن یاد می کند.اما نوشتارها نیز دست کمی از آن ندارند دغدغه هایی که نه مثل صحبت های راه شبی رادیو که ماندگار است در این رسانه به عکس عمل می کند و می ماند تا شاهدی بر فکرت راقم این جملات باشد.

با این حال این وب گاه محل این گونه کارهاست که به مرور بر آن مداومت خواهد شد.

نویسندگان

۲۴ مطلب توسط «زنجانی» ثبت شده است

ستاد اخلاق و عرفان

حضرت آیت الله العظمی حاج سید محمدعزالدین حسینی موسوی مجتهد­ زنجانی(رحمة الله علیه) در سال ۱۳۰۰ه.ش درخاندان علم و فقاهت،خاندان امام جمعه زنجان، در شهر زنجان دیده به جهان گشودند.
جد اعلای معظم له، آیت الله العظمی سید محمد مجتهد سردانی (رحمه الله علیه) فقیه متبع و مورد احترام مردم زنجان در عصر قاجار بودند که در طرد و دفع بابیت از زنجان نقش بسیار مهمی داشته­‌اند.
والد ایشان فقیه عارف مرحوم حضرت آیت الله العظمی سید محمود حسینی زنجانی (رحمه الله علیه)،مشهور به امام جمعه زنجان، از علمای پارسا و مورد احترام بزرگان حوزه بودند. ایشان سال­‌های متمادی در نجف اشرف از محضر بزرگان آن حوزه مقدسه استفاده کرده و از دروس آیات عظام نائینی،آقا ضیاء عراقی،شیخ الشریعه اصفهانی،سید محمد کاظم یزدی (صاحب عروه) و به خصوص از درس آیت الله العظمی حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانی (کمپانی) بهره برده و جزء خصیصین و دوستان نزدیک آیت الله العظمی غروی اصفهانی محسوب می­‌شدند به طوری که مابین این دو بزرگوار نامه­‌هایی در سیر و سلوک مبادله شده است.
آیت الله العظمی سید محمود حسینی زنجانی(اعلی الله مقامه الشریف) در زنجان،تهران و قم حوزه درسی داشته و جمعی از بزرگان از دروس معظم له استفاده کرده­‌اند. از مشهورترین شاگردان ایشان می­‌توان به فرزند بزرگوارشان آیت الله العظمی سید عزالدین حسینی زنجانی(دامت برکاته)، مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی، مرحوم استاد رضا روزبه زنجانی و آیت الله سید حجت هاشمی خراسانی(دامت برکاته) اشاره کرد.

تحصیل و فعالیت های سیاسی
معظم له تحت نظارت و سرپرستی والد بزرگوار خود مقدمات و سطح و کمی از خارج را در زنجان فرا گرفته و در این حوزه از دروس والد معظم خود و دروس مرحوم آیت الله شیخ حسین دین محمدی(قدس سره)،از شاگردان آخوند خراسانی(رحمه الله علیه)، استفاده بردند.معظم له سپس به شهر مقدس قم عزیمت کردند و در شهرعلم و فقاهت قم، در فقه و اصول از محضر درس آیات عظام: آیت الله العظمی سید محمد حجت کوه کمری(رحمه الله علیه) [به مدت چهارده سال]، آیت الله العظمی سید حسین طباطبایی بروجردی(رحمه الله علیه)[ به مدت ده سال]، آیت الله العظمی سید صدرالدین صدر(رحمه الله علیه)،آیت الله العظمی سید احمد خوانساری(رحمه الله علیه) و آیت الله العظمی میرزا رضی زنوزی تبریزی(رحمه الله علیه) تلمذ فرمودند.
ایشان همچنین دوره کامل حکمت متعالیه را در محضر آیت الله العظمی امام خمینی(قدس سره)،علامه سیدمحمد حسین طباطبایی تبریزی(قدس سره) و آیت الله شیخ مهدی مازندرانی(قدس سره) تحصیل کرده و در دروس اسفار هر سه حکیم متاله حضور یافتند. لازم به ذکر است که درس اسفار مرحوم علامه طباطبایی در قم با درخواست معظم له و حضور ایشان و جمعی از همدوره ای­های معظم له تشکیل شده است و مرحوم علامه نخستین حواشی خود را بر اسفار بر چاپ سنگی اسفار متعلق به معظم له مرقوم کرده­‌اند که این نسخه در گنجینه مخطوطات بیت معظم له نگهداری می­‌شود. همچنین سلسله جلسات مباحثات شبانه با حضور علامه طباطبایی،که بعدا به جلسات اصول فلسفه و روش رئالیسم منتهی می­شود، به درخواست معظم له و در منزل ایشان در قم بنا گذاشته شده است.
معظم له جهت استفاده از حوزه درسی بزرگان حوزه مقدسه نجف مدت کوتاهی نیز به این حوزه مشرف شده و از درس آیت الله العظمی سید عبدالهادی شیرازی(قدس سره)، آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خویی(قدس سره) و آیت الله العظمی سید محسن حکیم(قدس سره) استفاده کردند.
آیت الله العظمی حسینی زنجانی(رحمة الله علیه) در بین اساتید فقه و اصول خود بیش از همه از مشرب فقهی حضرت آیت الله العظمی حجت کوه کمری(قدس سره) متاثر شده‌­اند و همانند استادشان در جمع بین روایات متعارض تبحر و برجستگی خاصی دارند.
معظم له بنا به درخواست حضرت والدشان از سال ۱۳۳۴ در زنجان مستقر شدند و در اداره حوزه علمیه و رسیدگی به امور شرعی و اجتماعی به مرحوم والد خود کمک می­‌کردند.در سال ۱۳۴۲ با نهضت حضرت امام خمینی(قدس سره) همراه شدند و در منبر صراحتاً از ایشان نام می­بردند و به ترویج مرجعیت معظم له می­پرداختند و سخنرانی­‌های تندی بر علیه دستگاه حاکمه و قوانین طاغوتی ایراد می­‌کردند که بالاخره دستگیر شده و مدتی در تهران همراه با برخی اعاظم (از جمله شهید مطهری، مرحوم محمد تقی فلسفی،مرحوم شیخ حسین لنکرانی،شهید هاشمی نژاد و دیگر بزرگان و روحانیون) زندانی شدند.
در اثر تداوم فعالیت‌ها و سخنرانی­‌های معظم له بر علیه رژیم شاه، از سال ۱۳۵۱ از طرف ساواک مجبور به اقامت اجباری در شهر مقدس مشهد شدند و در این شهر به فعالیت های علمی و سیاسی خود ادامه دادند و همراه با دیگر ارکان این حوزه مقدسه به مناسبت­ های مختلف اعلامیه می­دادند و در تظاهرات مردم و علمای مشهد پیشاپیش مردم حرکت می­‌کردند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به درخواست حضرت امام خمینی(قدس سره) به زنجان برگشته و رهبری و هدایت مردم زنجان را در انقلاب اسلامی عهده دار شده و به حکم حضرت امام (ره) به امامت جمعه شهر زنجان منصوب شدند و مدت دو سال در دوره تثبیت جمهوری اسلامی ایران در استان زنجان نقش موثر داشتند و سپس به مشهد مقدس برگشته و فعالیت­‌های علمی خود را در جوار بارگاه ملکوتی ثامن الحجج حضرت علی بن موسی الرضا(علیه السلام) از سر گرفتند.

تدریس
معظم له سطوح عالی دروس حوزوی را در حوزه های علمیه قم ، زنجان و مشهد تدریس کرده اند و بیش از سی سال است که در حوزه علمیه مشهد به تدریس خارج فقه و اصول،تفسیر،کلام و عقاید و فلسفه مشغول هستند و بسیاری از افاضل حوزه و دانشگاه از دروس معظم له بهره مند بوده اند و تعدادی نیز به اخذ درجه اجتهاد از محضر ایشان نائل شده­‌اند.
از شاگردان برجسته معظم له می توان به فرزند بزرگوارشان فقیه عالی قدر حضرت آیت الله سید محمد حسینی زنجانی، مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه زنجان و مسئول بخش استفتاءات معظم له، اشاره کرد.

مرجعیت
معظم له بنا به درخواست جمعی از مومنین و فضلاء حوزه در سال ۱۳۵۴ رساله عملیه خود را با عنوان رساله جامع الاحکام در مشهد مقدس منتشر کردند و جمعی از مومنین در تقلید به ایشان رجوع کردند.پس از رحلت حضرت آیت الله العظمی اراکی(رحمه الله علیه)، رساله فعلی معظم له با عنوان رساله توضیح المسائل در سال ۱۳۷۳ منتشر شد و جمع دیگری از مومنین در تقلید به ایشان رجوع کردند. فعلا دفاتر معظم له در شهرهای مشهد، زنجان و تبریز فعال هستند و در ایام حج بعثه معظم له به منظور پاسخ گویی به استفتاءات مقلدین و سایر امور شرعی در مدینه منوره و مکه مکرمه مستقر است.

تألیفات
از حضرت آیه الله العظمی حسینی زنجانی تاکنون چند اثر منتشر شده است که عبارتند از:
۱- رساله جامع الاحکام(چاپ اول،مشهد،۱۳۵۴)
۲- رساله توضیح المسائل
۳-منتخب رساله توضیح المسائل[با تجدید نظر و اضافات،به ضمیمه منتخب استفتاءات] (چاپ اول،زنجان،۱۳۹۱)
۴- مناسک حج و عمره مفرده
۵- شرح خطبه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
۶- حکمت فاطمی ،تلخیص«شرح خطبه حضرت زهرا (س)»
۷- تفسیر سوره مبارکه حمد
۸- راه رستگاری ، جستاری در باب اسلام و ایمان
۹- مطارحات حول معیار الشرک فی القرآن
۱۰- معیار شرک در قرآن
۱۱- شرح زیارت عاشورا
۱۲- صد و ده پرسش و پاسخ [بخشی از استفتاء­ات معظم له]
برخی آثار فقهی و اصولی ایشان از جمله تقریرات دروس اصول و فقه آیات عظام حجت و بروجردی و نیز تعلیقه بر وسیله النجاه آیه الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی(قدس سره) هنوز به زیور طبع آراسته نشده است.

از ویژگی­‌های علمی و روحی این مرجع عالی قدر می­توان به نکات زیر اشاره کرد:
- معظم له بسیار خلیق، مهربان، متواضع، گشاده رو و با حوصله هستند و به خصوص با دقت و حوصله به پرسش­های جوانان پاسخ می­دهند و از این رو بیشتر نمازگزاران و مراجعان مسجد امام صادق(علیه السلام) مشهد مقدس و دفتر ایشان را دانشجویان و طلاب تشکیل می­‌دهند.
- ایشان نسبت به خاندان اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) و به خصوص به جده بزرگوارشان (سلام الله علیها) محبت و علاقه فوق العاده­ای دارند و جنبه ولایت در ایشان بسیار قوی است.
- معظم له علاقه و توجه فراوانی به مجلس روضه حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) و تعظیم شعائر حسینی(علیه السلام) دارند به طوری که بیش از ۳۵ سال است که به طور مرتب در بیت خود در مشهد مقدس روضه هفتگی برگزار می­‌کنند و بر مصائب حضرت سید الشهداء (علیه السلام) اشک می­‌ریزند.
- معظم له انس مخصوصی با ادعیه مأثور از اهل بیت( علیهم السلام) و به خصوص صحیفه سجادیه دارند به طوری که اکثر ادعیه مأثور را از حفظ هستند و همیشه در سخنان خود به جنبه های معرفتی این ادعیه اشاره می­کنند و معتقدند که بسیاری از ادعیه ماثور از اهل بیت(علیهم السلام) مهجور واقع شده اند و کمتر به دقایق و ظرایف و محتوای عمیق این ادعیه توجه شده است.
- به دروس اعتقادی و تفسیر قرآن کریم اهمیت خاصی قائل هستند به طوری که درس­های عقاید و تفسیر معظم له تقریباً هیچ گاه تعطیل نشده است.
- معظم له یکی از معدود مراجع فعلی است که در کنار فقه و اصول و تفسیر در عرفان و فلسفه نیز صاحب نظر و دارای مطالعات عمیق هستند و معتقدند که هر چند برخی آراء و عقاید فلاسفه و عرفا با مکتب اهل بیت (ع) سازگار نیست اما موارد سازگاری نیز کم نیست و نکات قابل استفاده در آثار ایشان وجود دارد.

معظم له در حدیث دیگران
شخصیت علمی و معنوی معظم له در میان فضلاء و اهل خبره مشخص و مسلم است و نیازی به تعریف ندارد اما در آثار و سخنان برخی از بزرگان مطالبی درباره ایشان آمده که نقل آنها خالی از لطف نیست:
یک، مرحوم حضرت آیت الله العظمی سید محمدهادی میلانی(قدس سره) در نامه هایی که خطاب به معظم له نوشته اند از ایشان با القابی چون «روح الفضیله و جثمانها»،« نادره الدهر»،«غیاث الاسلام» و «علامه» یاد کرده‌اند. با بررسی مجموعه مکاتبات آیت الله العظمی میلانی ،که تحت عنوان «علم و جهاد» در دو مجلد به چاپ رسیده است، معلوم می­شود که ایشان چنین القابی را فقط برای معظم له به کار برده­اند و برای دیگر اعاظم از القاب متعارف استفاده کرده­‌اند.
دو،مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی تبریزی، در آخرین مصاحبه تلویزیونی و در پاسخ به این سوال که کدام یک از شاگردان تان توانستند رابطه خاص استاد و شاگردی را با شما داشته باشند و به کدام یک در فلسفه اسلامی می­شود اعتماد داشت،ابتدا از استاد شهید مرتضی مطهری و سپس از معظم له با عنوان« آقای امام زنجانی» و پس از آن از سه عالم بزرگوار دیگر نام بردند.
سه، آیت الله شهید سید محمد علی قاضی طباطبایی(قدس سره) در کتاب« تحقیق درباره اول اربعین حضرت سید الشهداء(علیه السلام)» به مناسبتی درباره معظم له چنین نوشته اند: «...پس از مراجعت از آن سفر[تبعید بافت] در زنجان به اقامت اجباری قریب شش ماه بودم و از مهربانی­های اهالی زنجان عموما و از مهمان نوازی و محبت های بی پایان صدیقنا الاخ الامجد علامه جلیل آیت الله آقای حاج آقا عزالدین حسینی (دامت برکاته) خصوصا کاملا برخوردار بوده و به ویژه از مذاکرات علمی و مباحثات فقهی و ادبی و تاریخی که در حضور آن برادر مکرم معظم واقع می­شد صفای عجیب و حظوظ روحی غریب داشت که به وصف نمی­آید و به عبارت نمی­گنجد».
چهار، مرحوم آیت الله شیخ علی فلسفی(قدس سره)،از شاگردان مرحوم آیت الله العظمی خویی(قدس سره) و صاحب اجازه اجتهاد بلند مرتبه از آن فقیه بزرگ، در مجلسی که اکثر علمای بزرگ مشهد مقدس در آن حضور داشتند و در امری که نیاز به اجازه مجتهد جامع الشرایط و اعلم علمای بلد داشت از معظم له کسب اجازه می­کنند و می فرمایند:«ما حضرت عالی را اعلم علمای بلد می­دانیم».
پنج، مرحوم آیت الله سید محمدحسین حسینی تهرانی(رحمه الله علیه)، در یادنامه مرحوم علامه طباطبایی، مهر تابان، درباره معظم له چنین می­نویسند:« رفیق شفیق و صدیق ارجمند حضرت آیت الله حاج سید عزالدین زنجانی (دامت برکاته) از مبرزین از قدماء شاگردان علامه طباطبایی( رحمه الله علیه) می­باشند... مردی است جامع بین علم و عمل و بین معقول و منقول ، مفسر قرآن کریم، وارد در ابحاث علمیه و فلسفیه و متعبد به عبودیت الهیه و متخلق به اخلاق حسنه می­باشند و حقا می­توان ایشان را یکی از نمونه های بارز مفاخر اسلام شمرد».
شش، مرحوم شیخ آقا بزرگ طهرانی (قدس سره) : ترجمه عبارت شیخ آقا بزرگ چنین است:«عالم فاضل معاصرآقای سید عزالدین فرزند سید محمود جانشین پدر در زنجان شده است. آقای سید موسی[آیت الله العظمی سید موسی شبیری زنجانی(دامت برکاته)] فرزند سید احمد زنجانی،ساکن قم،از هر دو (از پدر و پسر) تعریف و تمجید می­کند».
هفت، آیت الله سید محمد حسینی زنجانی(دامت برکاته): ایشان در احکام تاکیدشان به روایات است و روایات را خیلی خوب معنا می­کنند و از دل روایات، روایات دیگر را تفسیر و توجیه می­کنند و من در این مسئله نظیر ایشان را حتی در قم ندیدم... در این مسئله که فقیه از دل روایات مطلب را بیرون آورد و قرینه برای فهم مطلب دیگر بگیرد نظیر ایشان را ندیده­‌ام.

منبع:رادیو معــارف

حاج بیوک آقا خاتمی(۱۳۳۸ – ۱۳۷۱ ش)

فرزند مرحوم ملا بخشعلی متولد سال ۱۳۳۸ ه.ق. در روستای دهشیر علیا از توابع بخش حومه‌ی مرکزی شهرستان زنگان در مکتب ملا عبدالغنی قلتوقی قرآن و ادبیات فارسی. و مقدمات و سطوح را نزد مدرسان دانشمند شهر زنگان (آخوند ملا اسماعیل خوئینی، میرزا یحیی مدرس، ملا محمد جباری قرآگوزلو) خوانده و از شاگردان شادروانان حاج سید محمود امام جمعه و حاج میرزا عبدالرحیم واسعی بوده و بالغ بر ۶ سال درس خارج از محضر شادروان حاج شیخ حسین دینمحمدی استفاده و استفاضه نموده است.

به تبلیغ و ترویج رفع نیازهای دینی مؤمنین می‌پرداخت و علاوه بر تدریس مقدمات و سطح حوزه علمیه مسجد چهل ستون و حوزه‌های دیگر شهر زنگان و تربیت شاگردان و امامت نماز جماعت مساجد مشهدی صفر، آقا کاظم، شاهزاده ابراهیم به عهده‌ی ایشان بود و به منبر می‌رفت و در ارگانهای متعدد فعالیت داشت. و از سال ۱۳۶۳ (بعد از وفات آقا سید مجتبی موسوی) امام جمعه موقت شهر زنگان گشت.

آثار معنوی او عبارتند از:

۱- نظامات اخلاقی، و تربیتی اسلام... روایت معصومین چاپ شده

۲- نمازهای مستحبی، چاپ شد.

۳- شُکر، چاپ شده

۴- شواهد روز قیامت، چاپ شده

۵- دعا، چاپ نشده

۶- آفات زبان، چاپ نشده است.

حاج بیوک آقا در روز جمعه ۱۲ مهر ۱۳۸۱ در شهر زنگان وفات یافته و در همان شهر مدفون گردید. وی دارای سه دختر و سه پسر می‌باشد. پسرانش به نامهای :

۱- علی خاتمی که معمم است و در جهاد انجام وظیفه می‌کند.

۲- مصباح خاتمی که در اداره برق کارمند است.

۳- محمد خاتمی که در سال ۱۳۷۱ به رحمت ایزدی پیوست.

منبع:ویکی خمسه

آیت الله عبدالرحیم واسعی زنجانی

عبدالرحیم واسعی زنجانی (1262ش یا 1265ش -1361ش)، فقیه و محقق ایرانی، دانش‌آموخته حوزه‌های علمیه ایران و عراق.

ولادت

میرزا عبدالرحیم فرزند حاج عبدالکریم در سال 1309ق برابر با 1262ش یا 1265ش در زنجان متولد شد.

آیت الله عبدالرحیم واسعی زنجانی

تحصیلات

در زنجان، دوره مقدماتی و سطوح را در خدمت آخوند ملا سبزعلی کاوندی و دو سال نزد علمای قزوین تحصیل نمود و لُمَعَتین و رسایل و مکاسب را در محضر آیت‌الله شیخ فیاض شریعت زنجانی و درس خارج را از آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ آیت اللع العظمی شیخ حسین دین‌محمدی فراگرفت و به مقام اجتهاد نائل آمد.

تدریس و شاگردان

ایشان که به تدریس دروس سطح و بعدها به درس خارج مشغول بود، شاگردان زیادی تربیت نمود، از جمله حجج‌ اسلام: شیخ بیوک خاتمی، شیخ یعقوب‌علی جباری، شیخ تقی خاتمی، شیخ ابراهیم محمدی اصل، شیخ علی طاهری و...

وی علاوه بر تدریس، به اقامه نماز جماعت در مسجد دمیرلو یا دَمِریه یا مسجد انقلاب اسلامی مشغول بود و در ماه‌های محرم و رمضان هر سال به منبر می‌رفت.

وفات

شیخ عبدالرحیم واسعی، در 12 دی‌ماه 1361ش/1403ق از دنیا رفت.

آثار

  1. کتاب ارث در فقه؛
  2. لا ضرر و لا ضرار در اصول؛
  3. الرضاع، الصوم و الطهارة؛
  4. تقریرات دروس استادان خود (که هنوز چاپ نشده است)

منبع:ویکی نور

میرزا ابراهیم حکمی زنجانی

 

میرزا ابراهیم فلکی حکمی زنجانی معروف به میرزا ابراهیم ریاضی در سال ۱۲۷۲ هجری قمری در یک خانواده ثروتمند در شهر زنجان به دنیا آمد. او از حکماء و از شخصیت‌های بزرگ فلسفی در زمان خود بوده و در عرفان و فقه و بخصوص ریاضیات تبحر ویژه‌ای داشته است.[۱]

تحصیلات

ابتدا میرزا ابراهیم در بازار به مدت کوتاهی مشغول به شاگردی شد. بعد به توصیه یکی از دوستان پدر او به مسجد سید زنجان رفت و در آنجا مشغول تحصیل شد و تحصیلات خود را ادامه داد. در ابتدای تحصیلات او در زنجان، شیخ حسن نامی، استاد او، به خاطر جثه لاغر و اندام کوچک او چندان رغبتی برای تدریس به او نشان نمی‌داده است، اما پس از مدت کوتاهی پی به نبوغ و استعداد فوق‌العاده او برد. میرزا ابراهیم برای ادامه تحصیلات به تهران رفت و در مسجد سپهسالار تهران حجره‌ای گرفت و در آنجا مشغول به تحصیل شد. از اساتید او میرزا محمد حسن آشتیانی، فقیه نامدار، میرزا حسین سبزواری، آقا علی، آقا محمد رضا و میرزا ابوالحسن جلوه بوده‌اند. میرزا ابراهیم در علوم عقلی و نقلی با استفاده از آن اساتید به استادی مسلم رسید و در فقه از میرزا محمد حسن آشتیانی درجه اجتهاد گرفت. او در سال ۱۳۴۰ هجری قمری تحت تأثیر آخوند ملا قربانعلی زنجانی به زنجان بازگشت.[۲] از اساتید دیگر میرزا ابراهیم حکمی در زنجان میرزا مجید حکمی را می‌توان نام برد.[۳]

شاگردان

از خصوصیات میرزا ابراهیم حکمی این بوده که او متخصص ریاضیات بوده و در ریاضیات آنقدر تبحر داشته که در اوائل تأسیس دانشگاه در ایران به او رجوع می‌کردند.[۳] سید ابوالحسن رفیعی قزوینی شاگرد او در ریاضیات بوده است.[۴] او دربارهٔ میرزا ابراهیم حکمی گفته من از اصفهان آمدم به زنجان و به مدت ۹ ماه در مدرسه جمیله خانم اقامت کردم تا از شیخ ابراهیم حکمی ریاضیات بخوانم و بعد گفته: نظیر او در ریاضیات در ایران کسی و جود ندارد. از شاگردان میرزا ابراهیم سید حسین زنجانی بوده که در زنجان منظومه تدریس می‌کرده است.[۵] میرزا ابوعبدالله زنجانی(شیخ الاسلام زنجانی)، آقا سید محمد فاطمی قمی، میرزا اسدالله بن جعفر زنجانی، آیت‌الله سید احمد زنجانی و حسین دین محمدی زنجانی نیز از شاگردان او بوده‌اند.

وفات

میرزا ابراهیم حکمی در۱۳ رمضان ۱۳۵۱ هجری قمری در سن ۷۹ سالگی در تهران در گذشت و در رواق ورودی حرم امامزاده سید ابراهیم زنجان به خاک سپرده شد.

آثار و تالیفات

  • شرح زبده بر شیخ بهایی
  • حاشیه بر اصول اقلیدس تا مقاله دهم
  • تألیف رساله عقد انامل
  • حاشیه بر شرح چغمینی قاضی زاده روی
  • تعلیقات بر مفاتح الحساب مولانا غیاث الدین کاشانی

پانویس

  1. «ایگاه واحدهای پژوهشی مراکز استانها». iribresearch.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۵-۰۹
  2. بیات، رسول. «نگاهی به زندگانی میرزا ابراهیم حکمی زنجانی» فصلنامه فرهنگ زنجان، پائیز و زمستان ۱۳۸۳.
  3. پرش به بالا به:۳٫۰ ۳٫۱ صائنی، محمد اسماعیل. «پله پله تا ملاقات خدا»، روزنامه مردم نو، ۱۴ تیر ۱۳۸۵.
  4. سایت بزرگداشت علامه رفیعی
  5. صائنی، محمد اسماعیل. «پله پله تا ملاقات خدا»، روزنامه مردم نو، ۱۴ تیر ۱۳۸۵.
  6. بیات، رسول. «نگاهی به زندکانی میرزا ابراهیم حکمی زنجانی»، فصلنامه فرهنگ زنجان، پائیز و زمستان ۱۳۸۳.
  7. سایت حضرت معصومه (س)
  8. «نگاهی به زندگانی آیت‌الله حسین دین محمدی»، روزنامه قلم زنجان، ۱۴ بهمن ۱۳۸۶.
  9. بیات، رسول. «نگاهی به زندگانی میرزا ابراهیم حکمی زنجانی»، فصلنامه فرهنگ زنجان، پائیز و زمستان ۱۳۸۳.

 

منبع: ویکی پدیا

علامه ریاضی هیوی منجم میرزا ابراهیم حکمی ارثماطیقی زنجانی ابن ابی الفتح معروف به«عسگر» و«صفار» در حدود سال 1372 هـ . ق در زنجان در یک خانواده ی تاجر و ثروتمند به دنیا آمد. عالمی فقیه، ریاضی دانی متبحر، فیلسوف الهی، زاهد عارف و از حکمای بزرگ و از مروجان نامی زنجان بود .
ابتدا در بازار به مدت کوتاهی نزد پدر مشغول شاگردی شد. بعد به توصیه ی یکی از دوستان پدر او به مسجد سید زنجان رفت و در آن جا مشغول تحصیل شد و تحصیلات خود را ادامه داد. در ابتدای تحصیلات او در زنجان، استادش، شیخ حسن نامی به خاطر جثه ی لاغر و اندام کوچک او چندان رغبتی برای تدریس به او نشان نمی داد، اما پس از مدت کوتاهی پی به نبوغ و استعداد فوق العاده او برد.
میرزا ابراهیم برای ادامه ی تحصیلات به تهران رفت و در مسجد سپهسالار تهران حجره ای گرفت و در آن جا مشغول به تحصیل شد. اساتید او میرزا محمد حسن آشتیانی(از شاگردان بزرگ شیخ انصاری)، میرزا حسین سبزواری، آقا علی، آقا محمد رضا وحکیم و فیلسوف میرزا ابوالحسن جلوه بوده اند. میرزا ابراهیم در علوم عقلی و نقلی با استفاده از آن اساتید به استادی مسلم رسید و در فقه از میرزا محمد حسن آشتیانی درجه ی اجتهاد گرفت. او در سال ۱۳۴۰ هجری قمری تحت تأثیر آخوند ملا قربانعلی زنجانی به زنجان بازگشت و به تدریس و تصنیف روی آورد و امامت جماعت مسجد یری بالا را هم به عهده داشت. از اساتید دیگر میرزا ابراهیم در زنجان مرحوم علامه میرزا مجید حکمی را می توان نام برد. ایشان در ریاضیات آن قدر تبحر داشته که در اوایل تأسیس دانشگاه در ایران در هنگام بروز مشکلات به او رجوع می کردند. سید ابوالحسن رفیعی قزوینی یکی شاگردان او در ریاضیات بوده است. او درباره ی میرزا ابراهیم حکمی گفته من از اصفهان آمدم به زنجان و به مدت نُه ماه در مسجد و مدرسه ی جمیله خانم اقامت کردم تا از شیخ ابراهیم حکمی ریاضیات بخوانم و بعد گفته: نظیر او در ریاضیات در ایران کسی و جود ندارد. شاگردان بزرگی را تربیت نموده که هریک منشأ خدمات ارزنده ای در علوم الهی و اسلام و مسلمین و مکتب تشیع شده اند. از شاگردان ایشان، سید حسین زنجانی بوده که در زنجان منظومه تدریس می کرده است. میرزا ابوعبدا... زنجانی(شیخ الاسلام زنجانی)، آقا سید محمد فاطمی قمی، میرزا اسدا... بن جعفر زنجانی، آیت ا... سید احمد شبیری زنجانی،آیت ا... شیخ محمدمحسن منزوی معروف به شیخ آقا بزرگ تهرانی، آیت ا... العظمی شیخ حسین دین محمدی زنجانی، آیت ا... العظمی میرزا محمدباقر زنجانی،آیت ا... العظمی حاج شیخ عبدالکریم امام زنجانی و آیت ا... سیدحسین نجفی میرزایی معروف به آقا نجفی نیز از شاگردان بزرگ وی بوده اند.
سرانجام میرزا ابراهیم حکمی درروز دوشنبه ۱۳ رمضان ۱۳۵۱ هجری قمری برابر با 12 مرداد 1311 در سن ۷۹ سالگی در تهران در گذشت و در رواق ورودی حرم امامزاده سید ابراهیم زنجان دفن شد.تألیفاتی از جمله: رسالهای در خمس، رساله در حکم لباس مشکوک، رساله در احکام خلل واقع در نماز، شرح زبده بر شیخ بهایی، رساله در شرح حساب عقود الانامل(یا رساله عقد انامل)، حاشیه بر اصول اقلیدس در هندسه( که خواجه نصیر طوسی نوشته است) تا مقاله دهم، رساله در نسبت ارتفاع بزرگ ترین کوه ها به قط زمین، حواشی بر کتاب اکرثاوذوسیوس، حاشیه علی التبیان فی شرح الدیوان المتنبی ابوالطیب احمدبن الحسین الجعفی الکندی،ترجمه شرح لغز القانون تصنیف ملک الاطباء شیرازی، الرد علی البابیه به نام مشی الاصناف فی کشف الاعتساف و مجموعه های: 1- شرح لغز شیخ بهایی به نام زبده 2- شرح لغز کشّاف 3-شرح لغز به اسم قانون4- شرح لغز سلیمان5- شرح لغز ابراهیم6- رساله فی عقدالانامل فی حدیث اسلم ابوطالب به عربی11-حواشی بر شرح چغمینی قاضی زاده رومی12- تعلیقات بر مفاتح الحساب مولانا غیاث الدین کاشانی از او برجای مانده است.

مقدمه:
در زنجان از اواسط قرن سیزدهم هجری قمری تا نیمه دوم قرن چهاردهم حوزه علمیه پر رونقی وجود داشت. در این حوزه، علوم عقلی، در کنار علوم نقلی تدریس و تحصیل می شد. حوزه علوم عقلی و فلسفی زنجان را در این ایام به سه دوره می توان تقسیم کرد:
اول – دوران تأسیس
دوم – دوران شکوفایی
سوم – دوران افول
در دوره تاسیس با عالمانی مواجه هستیم که دارای دانش فلسفی هم هستند. دوران شکوفایی با حضور شاگردان مکتب تهران شکل می گیرد. دوره افول را شاگردان طبقه اخیر تشکیل می دهند. بعدِ دوره سوم حوزه فلسفی زنجان به عوامل و دلایلی که خواهیم آورد به آستانه غروب می رسد.

1 – دوران تأسیس
در دوره تأسیس عالمانی با دانش فلسفی در زنجان حضور دارند و بیش تر به مباحثات و تالیفات فلسفی اشتغال دارند. البته صبغه فقهی بیشتر این افراد غالب است. در اینکه آیا این افراد حوزه تدریس فلسفه داشته اند یا نه؟ اطلاعی نداریم. افراد این دوره اغلب شاگردان مکتب سبزوار هستند، و نزد حاج ملا هادی سبزواری و پسرش تحصیل کرده اند.
عالمان فلسفه دان این دوره، دو گروه را تشکیل می دهند:
گروه اول که تقدم زمانی دارند عبارتند از:
آخوند ملا علی قارپوز آبادی (1209 – 1290)
ملا فضل الله زرین آبادی (1235 – 1328)
میرزا ابوالقاسم مجتهد (1222 – 1293)
و افراد گروه دوم عبارتند از:
فرزندان میرزا ابوالقاسم مجتهد. میرزا ابوالقاسم سه پسر داشت: میرزا ابوالمکارم (1255 – 1329) / میرزا ابوطالب (1259 – 1329) / میرزا ابوعبدالله (1262 – 1313).
و آخوند ملا قربانعلی زنجانی (1235 – 1328)

2 – دوران شکوفایی
دوران شکوفایی با میرزا مجید حکمی آغاز می شود. در این دوره، طبقه ای از فیلسوفان در زنجان شکل می گیرند که شاگردان مکتب تهران هستند، و نزد میرزا ابوالحسن جلوه و آقا محمد رضا قمشه ای و ملا علی زنوزی و میرزا حسین سبزواری تلمذ کرده اند. افراد این طبقه عبارتند از:
مقدس زنجانی (ملا محمد حسین مقدس زنجانی) (؟ – 1310)
ملا محمد حسن (شیخ محمد حسن زنجانی) (1252 – 1344)
میرزا مجید حکمی (1255 – 1324)
آخوند ملا سبزعلی (1260 – 1329 یا 1325)
میرزا ابراهیم حکمی (ارثماطیقی) (1272 – 1351)
آقا سید باقر زرندی (1276 – )
حاج سید محمد موسوی (1284 – 1355)
شیخ فیاض سرخه دیزجی (1285 – 1360)
حاج میرزا مهدی موسوی میرزایی (1296 – 1359)

3 – دوران افول
دوران افول را شاگردان طبقه پیشین تشکیل می دهند. در این دوره افاضل زیادی حضور دارند. طالبان علم در این دوره بر خلافِ دوره پیشین که برای تحصیل علوم عقلی به تهران می رفتند و علوم نقلی را در نجف تحصیل می کردند نیازی برای رفتن به تهران احساس نمی کنند، و علوم عقلی را در زنجان فرا می گیرند. مشاهیر این طبقه عبارتند از:
شیخ حسین دین محمدی (1292 – 1376 ه.ق و 1348 ه. ش)
آقا میرزا احمد زنجانی (1296 – 1352)
حاج میرزا مهدی [مجتهد معروف زنجان] (1296 – 1359)
میرزا عبدالله زنجانی (1300 – ؟ )
سید محمود نظام الدین حسینی زنجانی (1303 – ؟)
شیخ فضل الله (شیخ الاسلام زنجانی) (1303 – 1374 ه ق و 1333ه.ش)
شیخ عبدالکریم زنجانی (1303 – 1389 ه.ق و 1348 ه.ش)
شیخ براتعلی (1308 – 1336 ه.ش)
ابو عبدالله زنجانی (1309 – 1360)
حاج سید محمود حسینی موسوی [زنجانی] (1309 – 1374)
شیخ بهاءالدین لاهیجی (1313 – ؟)
شاهزاده [عبدالمجید میرزا] (1316 – 1351)
آیة الله حاج سید ابوالفضل زنجانی (1317 – 1413)
آیة الله حاج سید رضا زنجانی (1320 – 1403 ه.ق) (۱۲۸۱ – ۱۳۶۲)
ابن قناد (آقا سید حسین) (؟ – بعد از 1330)
آقا نجفی [=زنجانی] [= حاج سید حسین میرزایی] (1322 – ؟)
شیخ اسدالله زنجانی (؟ – 1371 ه.ق و 1331 ه.ش)
میرزا علی اصغر زنجانی (؟ – ؟)
سید ابوالفضل بن محمد (1368 – 1412)
ملا گنجعلی (1377 ه.ق و 1277 ه.ش – 1355 ه.ق و 1315 ه.ش)
آقا میرزا علی اصغر فصاحتی [مطول گو] (؟ – 1376)
حاج میرزا فتحعلی شریفیان (؟ – ؟)
شیخ حسین کلامی (؟ – ؟)
آقا شفیع خلخالی [والد حاج آقا سعید] (؟ – ؟)
سید بهاء الدین اسماعیلی [متخلص به “بهائی”] شیخ احمد صدری [متخلص به “خادم”] سید اسماعیل خوئینی (1310 – ؟)
سید عباس ریاضی
محمد امیدی [عاصم] آقا سید رضی قطب
آقا میرزا هادی قطب
آقا سید جواد زنجانی

4 – مشخصات بارز حوزه فلسفی زنجان
حوزه فلسفی زنجان، مختصاتی دارد که می توان در موارد زیر بدانها اشاره کرد:
4 – 1 – توجه به ریاضیات
این توجه را می شود در آثار و افکار میرزا ابوالقاسم مجتهد و میرزا ابراهیم حکمی دید. بسیاری در آن ایام برای تحصیل ریاضیات به زنجان می آمدند. آیة الله میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی ریاضیات را نزد میرزا ابراهیم حکمی خوانده است.
4 – 2 – تمایلات به حکمت اشراق
میرزا عبدالله و میرزا مجید تمایلات عرفانی و اشراقی داشته اند.
4 – 3 – توجه به طبیعیات
میرزا ابراهیم رساله ای درباره نسبت ارتفاع کوه های بلند با قطر زمین دارد.
4 – 4 – فلسفه سیاسی
نگاه های سیاسی خاصی (=فلسفه سیاسی) در میان افراد این طبقات سه گانه وجود داشته است. میرزا ابوالمکارم طرفدار مشروطیت بود. آخوند ملا قربانعلی از مخالفان مشروطیت بود. شیخ ابراهیم زنجانی طرفدار مشروطیت و از افراد تأثیر گذار در سیاست آن روزگار بود. بعد ها آیة الله حاج سید ابوالفضل زنجانی و آیة الله حاج سید رضا زنجانی هستند که از افراد شاخص عرصه سیاست دوره های اخیر به شمار می آیند. آیة الله حاج سید رضا زنجانی از بنیانگذاران “نهضت مقاومت ملی” بود، و رهبری آن را برعهده داشت.
4 – 5 – توجه به آثار غیر ایرانی (اعم از عربی و غربی) و ترجمه آنها
4 – 6 – توجه به اخلاق
میرزا ابوطالب “طهارة الأعراق” ابوعلی مسکویه را ترجمه کرد، و با نام “کیمیای سعادت” منتشر نمود.
4 – 7 – فلسفه تطبیقی
یکی از کتاب های حاج شیخ عبدالکریم زنجانی “الدروس الفلسفیه” است، که در دو جلد منتشر شده است. این کتاب مهمترین اثر وی در زمینه فلسفه و علوم عقلی است. جلد اول این کتاب، مقایسه‌ای است بین فلسفه اسلامی و فلسفه یونان که از راه برهان و دلایل عقلی و حسی، برتری فلسفه اسلامی را ثابت نموده است. جلد دوم، مقایسه‌ای است بین فلسفه اسلامی و فلسفه جدید و عقاید فیلسوفان غربی، مانند «دکارت»، «بیکن»، «کانت»، «داروین» و «آلبرت اینشتین» که آنها را مورد نقد و تحلیل قرار داده است. جلد اول این کتاب در سال ۱۹۴۰ م در نجف چاپ شد.


4 – 8 – وجود مخالفان فلسفه ملا صدرا
شیخ فیاض و میرزا فضل الله زنجانی از مخالفان فلسفه ملا صدرا بودند و رساله هایی در رد آراء ملاصدرا می نگاشتند. این دو از قائلین به اصالت ماهیت اند.
4 – 9 – وجود موافقان فلسفه ملا صدرا
میرزا مجید و ابو عبدالله زنجانی (برادر میرزا فضل الله زنجانی) از موافقان ملا صدرا بودند. ابوعبدالله کتابی به زبان عربی با نام «الفیلسوف الفارسی الکبیر» در معرفی ملاصدرا نگاشت.
4 – 10 – شعر
افراد این طبقات گاهی اشعاری می سرودند. سه بیت زیر از اشعار میرزا مجید حکمی است:
قطره بگریست که از بحر جدائیم همه
بحر بر قطره بخندید که ماییم همه
باری از نکته توحید اگر آگاهی
جز خدا چون دگری نیست خداییم همه
دیده دایره از نقطه جدا چون گردد
همچو آن دایره از نقطه جداییم همه
4 – 11 – پذیرش تنوع فرهنگی
4 – 12 – توجه به علم هیأت
“سید محمود نظام الدین حسینی زنجانی” از اساتید مرحوم آیة الله صائنی از متبحرین در علم هیأت به شمار می آمد.

5 – عوامل افول
افول حوزه فلسفی زنجان در این دوره عللی داشت که موارد زیر از جمله آنها است:
اول – افراد برجسته این طبقه زنجان را محل اقامت خویش قرار ندادند و در نجف و غیره مقیم شدند، مانند حاج شیخ عبدالکریم زنجانی.
دوم – این طبقه حوزه تدریس عمومی فلسفه تشکیل ندادند، و بیشتر به مباحثات و تالیفات اشتغال داشتند. دلیل این امر کاهش فزاینده طالبان فلسفه و علوم عقلی است. این امر، اختصاص به زنجان نداشت در شهرهای دیگر نیز این اتفاق افتاد. علوم جدید وارد می‌شد و علوم عقلی سابق را تحت الشعاع قرار می داد، و به چالش می کشید.
سوم – این طبقه علاوه بر داشتن وجهه فلسفی، وجوه فقهی و ادبی هم داشتند و هم خویش را مصروف تدوین فقه و ادبیات کردند.
چهارم – بی توجهی تاریخی متشرعین به فلسفه مزید بر علل مذکور بود.
پنجم – یکی از مهمترین عواملی که باعث از میان رفتن حوزه فلسفی زنجان شد این بود که اساتید دوران شکوفایی چون وجوهات نمی‌گرفتند به شاگردانشان نیز چیزی نمی دادند. این عدم تأمین مالی در طبقه اساتید و شاگردان بسیاری را از این حلقه ها گریزان می‌کرد.

مسعود تلخابی

متولد: اردیبهشت ماه سال 1300 شمسی در شهر زنجان.

پدرش کربلایی محمود خیاط فرزند حجةالاسلام شیخ جواد زنجانی، از شاگردان آیت اللّه میرزا محمدتقی شیرازی بود و مادرش سیده ربابه دخت حاج سیدتقی، از سادات مشهور زنجان شمرده می‌شد.

روزبه در کنار تعلیمات ابتدایی و آموزش متوسطه، علوم حوزوی را تا سطوح عالی نزد پدر و عمویش و استادان مشهور در زنجان خواند. او نزد آیت الله سید محمود امام جمعه دروس منطق حکمت الاشراق، معیار العلم غزالی ، مبدا و معاد صدرالمتالهین را تحصیل کرد و دروس تفسیر، فقه ، فلسفه و درس خارج رادر نزد آیت الله حسین دین محمدی زنجانی آموخت. و در نزد سایر اساتید چون، حاج آقا سیدمحمد امام جمعه، و ابراهیم مولوی زنجانی نیز تحصیل کرد و طلبه ممتاز شناخته شد. با اتمام دوره متوسطه، او چند سالی در دبستان توفیق زنجان به تدریس دانش آموزان پرداخت و سپس به تهران مهاجرت کرد. در سال تحصیلی ۱۳۳۱ - ۱۳۳۰، وارد دانشکده علوم شد و با انتخاب رشته فیزیک تحصیلات عالی خود را آغاز کرد. او این دوره را با نگارش «مطالعه در آثار میدان الکتریک و رادیاسیون و گاز ازت روی موجودات زنده» به پایان برد و در پایان رساله طرح جدیدی برای استفاده از گاز ازن در پزشکی ارائه داد. او از دانشجویان ممتاز و برجسته شمرده شد و به عنوان محقق فیزیک و استاد رشته فیزیک شناخته شد. روزبه در معارف اسلامی، فقه و اصول، فلسفه و کلام، ادبیات عرب و تفسیر قرآن مطالعات وسیعی داشت و رسائل و مکسب را خوب می‌دانست. او زبانهای عربی و فرانسه را خوب می‌دانست. اثبات جهان ماوراء، عصمت پیامبران،، اثبات وجود خدا، ولایت، فقه، عربی آسان، روش آسان در تعلیم قرآن و خداشناسی از آثار و تالیفات ایشان می باشد.

یکی از ابعاد زندگی روزبه مدرسه علوی است. با وجود پیشنهاد‌های مکرر دکتر هوشیار به روزبه و تلاش‌های پرفسور محمود حسابی برای احراز کرسی دانشگاه برای تدریس و اعزام به خارج از کشور برای تحصیل در دوره دکتری که روزبه به آن خیلی هم علاقمند بود او پایه گذاری مدرسه علوی و تدریس در آن را ترجیح داد. و این واحد آموزش متوسطه در سال ۱۳۳۵ توسط حاج علی اصغر کرباسچیان (علامه) و حاج مقدس تهرانی و شالچیان و به مدیریت روزبه شروع به فعالیت کرد. دبیرستان علوی و شعب آن از نظر پذیرش محصل، انتخاب استاد و برنامه‌های آموزشی ویژه بودند و روحانیانی مثل، مرتضی مطهری و محمدتقی جعفری و... با هیأت مدیره و روزبه همکاری نزدیک داشتند. محیط تربیتی دبیرستان علوی، بخش بزرگی از زندگی او بود.او بسیاری وقتها، شبها تا دیروقت همراه گروهی از شاگردان در آزمایشگاه فیزیک مدرسه به تحقیق می‌پرداخت.

شخصیت روزبه از جهات مختلف شایسته بررسی و مطالعه‌است. نوشته‌ها، خاطرات و مصاحبه‌های برخی از آشنایان، همکاران و شاگردان او ویژگی‌های زیر را در باره اش نشان می‌دهد: ایمان به خدا: او وقتیکه وقت نماز می‌شد از هر کاری، هر چند مهم، دست می‌کشید و مقید بود آن را در اول وقت به جای آورد. علم: روزبه هر چند تخصص اصلی اش در علم فیزیک بود و در این رشته تحقیقات ارزنده‌ای داشت؛ ولی این امراو را از پرداختن به دیگر رشته‌های علمی باز نداشت. او در فقه، اصول، کلام، تفسیر و علوم قرآنی بسیار مطالعه کرده بود.اخلاق اسلامی: او در برنامه‌ها و کارهای روزانه اش بسیار منظم و دقیق بود. و در رفتار و کردار بسیار مؤدّب و منضبط، در گفتار کم گوی و گزیده گوی شمرده می‌شد. از برخوردها و کلمات تند و دور از ادب و مطالب غیر انسانی سرباز می‌زد و هرگز غیبت نمی‌کرد. او انسانی آرام، افتاده حال و متواضع بود. در مقابل پدر و روحانیان بسیار فروتن بود و در جلساتی که پدرش حضور داشت، با احترام و دو زانو می‌نشست.لباسهای او بسیار ساده و کم قیمت ولی تمیز و مرتب بود. سالهای بسیار تنها یکدست کت و شلوار داشت. این صفت شاگردان و حتی استادان مدرسه اش را تحت تأثیر قرار داده بود. غذایش ساده و مختصر و خانه اش ساده در محله قدیمی و مذهبی خیابان ری بود. او از جسارت و بی ادبی مردم چشم می‌پوشید.

روزبه در سال ۱۳۴۷، به سبب تماس با تشعشعات رادیواکتیو در آزمایشگاه، به بیماری سرطان مبتلا شد. در سالهای ۴۸ و ۴۹ حالش رو به وخامت گذاشت. او ساعت ۷ صبح روز ۲۱ آبان سال ۱۳۵۲ در گذشت و در قم در قبرستان حاج شیخ (نو) دفن گردید.

 

 

تاریخ: 9 اسفند 1396 در محل سالن اجتماعات شهید نوری جهاد دانشگاهی استان زنجان.

خلاصه ای از برگزاری مراسم:

در راستای تکریم و الگوسازی از سرآمدان علمی استان، مراسم نکوداشت استاد رضا روزبه با حضور مسئولان استان، تعدادی از شاگردان استاد روزبه از نقاط مختلف کشور و جمعی از نخبگان و استعدادهای برتر استان و با همکاری دانشگاه زنجان، جهاد دانشگاهی زنجان و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان زنجان برگزار شد. در این مراسم که با تلاوت آیاتی از قرآن کریم توسط یکی از نخبگان قرآنی و پخش سرود جمهوری اسلامی آغاز شد، ابتدا دکتر عباس ربیعی رئیس بنیاد نخبگان استان زنجان، ضمن خیر مقدم به مدعوین و میهانان حاضر در مراسم، با اشاره به اهمیت و جایگاه علمی و معنوی استاد رضا روزبه، برگزاری برنامه های تکریم و الگوسازی، را از جمله رسالت ها و وظایف بنیاد نخبگان برشمردند. ایشان در ادامه، از استاد روزبه به عنوان عالمی با تقوا، انسانی بزرگ، معلم اخلاق و افتخار استان یاد نمودند.

در ادامه مراسم، پرفسور یوسف ثبوتی، چهره ماندگار فیزیک ایران و یکی از مسن ترین شاگردان استاد روزبه، افزودند: استاد روزبه یکی از معلمانی بود که در سال‌های 1315 و تا 1330 در استان بود و در دبستان توفیق خدمت می‌کرد. وی در ادامه، به جایگاه استاد روزبه اشاره نموده و افزودند: ایشان تعلقات مذهبی داشت و در فقه، اصول، حدیث و کلام حرفی برای گفتن داشت. بعد از سال1330 استاد به تهران رفت و در آنجا مدرسه علوی را تأسیس نمود که این مدرسه نیز شخصیت‌های برجسته زیادی را به جامعه تحویل داده است.

در ادامه پس از پخش کلیپ تهیه شده از زندگینامه استاد روزبه، دکتر دولتی یکی از شاگردان استاد، با بیان اینکه میلیون ها شمع بدون آتش روشن نمی شوند، اظهار داشتند میلیون ها انسان به تعالی و انسانیت راه نمی یابند مگر آنکه یک روح معنوی مانند استاد روزبه داشته باشند . ایشان همچنین از استاد روزبه به عنوان نابغه تقوا و اهل عمل یاد بردند و افزودند: رفتار استاد با دانش آموزان خود به گونه ای بود که در حضور ایشان روحیه گرفته و با علاقه بیشتری به تحصیل می پرداختند. دکتر دولتی در پایان ضمن اشاره به تربیت شاگردان و اساتید بزرگی در مکتب استاد روزبه، عنوان نمودند که هر یک از ما باید یک روزبه باشیم و ایشان را الگوی خود قرار دهیم.

سپس دکتر نیک‌سرشت معاون هماهنگی امور اقتصادی و توسعه منابع استانداری زنجان به نقش نخبگان در توسعه ملی کشور، اشاره نموده و اظهار داشتند: اگر توسعه را به معنای عام پیشرفت معنوی و مادی یک جامعه در نظر بگیریم، توسعه به عنوان یک دستاورد بشری، محدود به یک کشور خاص نبوده و قابلیت جهانی دارد. وی در ادامه به نقش نخبگان در توسعه ملی اشاره نموده و افزودند: هر نخبه در جامعه صاحب نقش و تأثیر است که سبب ایجاد هویت ملی و به تبع آن اعتماد به نفس می شود و کشور به واسطه نخبگان، شناخته می‌شود. مثلا زنجان به واسطه استاد روزبه شناخته می‌شود.

در ادامه مراسم دکتر خاتمی نماینده مردم شهرستان های ماه‌نشان و ایجرود در مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه استاد رضا روزبه مراتب علمی و اخلاقی را همراه هم طی نموده افزودند: امروز متبحرین زیادی در زمینه‌های مختلف داریم که از دست‌مایه‌های مذهبی و اخلاقی بی‌بهره هستند اما استاد روزبه توانسته بود در شخصیت خود این‌ها را با هم تلفیق و جمع کند و طرز سلوک ایشان به گونه‌ای بود که بی‌ادبی‌ها را به راحتی تحمل می‌کرد و در یک کلمه انسان واقعی بود و بایستی ایشان را به عنوان الگوی خود قرار دهیم. در ادامه مراسم، آقای دوایی از شاگردان دیگر استاد روزبه، ضمن تشکر بخاطر برگزاری این مراسم، مهمترین وجه شخصیتی استاد روزبه را علاوه بر مقام و منزلت علمی، سجایای اخلاقی و انسانی مثال زدنی ایشان دانسته و نقش زنجان را در تربیت انسانهای بزرگ قابل توجه ارزیابی کردند. وی در ادامه، با بیان خاطراتی از استاد روزبه، بر جنبه های انسانی و اخلاقی آن مرحوم تاکید داشتند.

در این مراسم آیت‌اله خاتمی نماینده ولی فقیه در استان، با بیان اینکه استاد روزبه هیچ نیازی به برگزاری چنین برنامه‌هایی ندارد، افزود: نسل جوان به ویژه حوانان استان باید با استاد روزبه آشنا شده و از لحظه لحظه زندگی استاد روزبه درس بگیرند. وی در ادامه افزودند: شخصیت‌های برجسته به صورت مادرزادی نخبه به دنیا نمی‌آیند بلکه با زحمت و تلاش و به واسطه مددهای الهی به مرحله‌ای می‌رسند که محبوب مردم می‌شوند. نماینده ولی‌فقیه در استان زنجان اظهار داشت: کسی که برای انجام کاری بتواند اولین قدم را با موفقیت بردارد، حلاوت قدم اول سبب می شود قدم های بعدی را محکمتر و با شدت بیشتری بردارد و این موضوع را می‌توان در زندگی استاد روزبه دید و تعالی روز به روز او را مشاهده نمود. وی با اشاره به عمر کوتاه استاد روزبه و تربیت شاگردان زیادی که نمونه اخلاق و اخلاص هستند، افزود: مرحوم روزبه فراتر از زنجان و افتخار زنجان است. شعاع روحی، علمی، معنوی و انسان سازی روزبه به گونه ای است که شاگردان ایشان در دوران قبل و بعد از انقلاب توانسته‌اند نقش به سزایی در جامعه داشته باشد. نگرش استاد روزبه هنوز هم شاگردان خود را تربیت می‌کند و چنین نیست که با مرگ ایشان مربی بودن او به اتمام رسیده باشد.

در پایان این مراسم با اهدای ارج نامه 

و هدیه به نماینده خانواده استاد روزبه از مقام علمی ایشان تجلیل به عمل آمد.

منبع:بنیاد نخبگان استان زنجان

مرحوم آیت الله آقا میرزا عبدالرّحیم ابن آخوند ملاّ محمد ماهانی زنگانی «فقاهتی»

العلم العلام و قدوه الانام مولانا آقا میرزا عبدالرّحیم بن آخوند ملاّ محمد مهانی درسال 1279 ه.ق. در یک خانواده ی روحانی متولد گردید و در اوائل بلوغ برای تکمیل ادبیات عربی و خط به شهر هیدج امروز و روستای بزرگ آن روز که عده ای از رجال علمی و مخصوصاً ادبی داشت سفر نمود و از مرحوم فاضل هیدجی و مرحوم آقا میرزا علی اصغر که از فضلا بود رشته ی ادبیات و خط و متون متوسط را تکمیل کرد و در حدود 18 سالگی در سال 1299 ه.ق. به نجف اشرف عزیمت نمود و مدتی از حوزه ی درس آیه الله حاج شیخ حسن مامقانی و آیه الله میرزا حبیب رشتی استفاده کرد و بعد به سامرا رفت و مدت دو سال از حوزه ی درس مرحوم آیه الله العظمی حاج میرزا محمد حسن شیرازی، معروف به میرزای بزرگ، بهره مند گردید.

در واقعه ی تحریم توتون و تنباکو در سامرا بوده است و دوباره به نجف اشرف سفر کرده و از محضر درس آخوند ملاّ محمد کاظم خراسانی، آیه الله اصفهانی، قمی، آیه الله حائری یزدی و عراقی مستفید و مستفیض شده است.

تقریرات درس اصول مرحوم آخوند خراسانی را پیش از تألیف کفایه الاصول نوشت که یک دوره ی کامل اصول مشتمل بر مباحث الفاظ و ادله ی عقلیه بود و مورد توجه اساتید همان دوره واقع شد. هنگامی که می خواست از نجف به ایران برگردد، آقا ضیاءالدین عراقی که از نظریات و افکار و منقّح بودن مطالب آن اعجاب داشته، آن جزوه را گرفته به نظر آخوند خراسانی رساند و استاد بزرگوار پس از مطالعه ی مباحث آن تحسین و توصیف فرموده اجازه اجتهاد را بنام او با خط خود نوشت که تاریخ آن 1312 قمریست و موجود می باشد.

وی با ذخائر علمی در سال 1314 ه.ق. به ایران برگشت و در شهر زنگان اقامت فرمود و به درس و بحث و قضاوت مشغول شد. مفید و مرجع بود. به قول مؤلف الفهرست لمشاهیر علماء زنجان کارش در جلالت و فضل مشهورتر از آن است که بیان شود.

محقق، مجتهد، کثیرالعلم، سلیم النفس، نیک خلق و خوش خط بود و در مسجد جمیلیه امام جماعت شد و در روزهای مبارک به منبر می رفت.

مدت کمی درزنگان بود. باز به نجف رفت. وقتی که برگشت جز به بعضی از روستاهای اطراف زنگان به جای دیگری سفر نکرد و در نهضت مشروطیت به خاطر تأیید به فرمان آیات عظام حوزه ی مقدسه نجف مانند آیه الله آخوند خراسانی، مازندرانی، حاجی میرزا حسین و حاجی خلیل راجع به لزوم انعقاد مجلس شورای ملی، تشکیل حکومت مشروطه و جلوگیری از تعدّیات و مفاسد استبداد وارد مبارزه شد و از علمای نهضت مشروطیت درزنگان گردید و چند سال درمسیر امواج انقلابات ناشی از آن قرار گرفت.

آن مرحوم دارای حافظه ای قوی و تقریری جامع و کامل بود و در سنین هفتاد سالگی تمام قواعد صرف و نحو را که مقارن بلوغ به تعلّم آنها اشتغال داشته و بعداً متارکه شده بود، در صفحه ی ذهن و ضمیر خود حاضر داشت و محاکماتی که در زمان های قبل اتفاق افتاده بود و اظهارات متداعیین و حکم صادره از نظرشان محو نمی شد.

وی پیش از ایجاد عدلیه (دادگستری) در شهر زنگان در امر قضاوت منحصر به فرد و نافذالقول و راسخ الرّأی بوده است. به طوری که درسال های بعد که عدلیه در این شهر ایجاد شد و شروع به کار نمود، مأمورین عالی رتبه عدلیه در مورد تناقض احکام صادره توسط علمای اعلام شهر تحقیقی کردند و نتیجه تحقیق را به صورت منتهی المال (بخشنامه) صادر نمودند که: هر حکمی که به قلم و امضاء معظم له باشد، موثّق و به حکم سند رسمی است. وی در هفتاد و دوسالگی به مرض تیفوئید مبتلا گردید و دو سال آخر عمر خود را با بیماری که غالباً در حال بیهوشی بود، به پایان برد.

دارای دو پسر به نام های: 1- مرحوم آقا میرزا کمال الدّین فقاهتی 2- عمادالدّین فقاهتی بود.

کتاب قضا و شهادت که نسخه ی خطی آن به خط خود ایشان در خانواده فقاهتی باقی است. از صفات قاضی شروع شده و در بحث احکام محلوف علیه خاتمه یافته است. این رساله استدلالی است و اقوال فقها و دلیل مسائل مورد بحث را به طور کامل شامل است.

2- شرحی بر صلوه از منظومه مرحوم بحرالعلوم.

3- تقریرات اصول آخوند خراسانی که مشتمل بر مباحث الفاظ و ادله عقلیه و... است. در صفحه ی پیش درباره ی آن توضیح داده شده.

4- حواشی بر رساله عملیه مرحوم آیه الله میرزا محمد تقی شیرازی تا باب خمس.

5- حاشیه ی مرحوم آخوند خراسانی بر رسائل که آن موقع چاپ نشده بود و تعادل و تراجیح آن را با خط خود از روی نسخه ی خط خود مؤلف استنساخ نموده بود.

از شاگردان او مرحوم آیه الله حاج شیخ عبدالله مامقانی (صاحب رجال) و مرحوم آیه الله حاج شیخ محمد حسین برادر کوچک آیه الله حاج آقا نجفی اصفهانی بودند. وی پنجاه و یک سال در زنگان به درس و بحث، افتاء مردم و قضاوت اشتغال داشت و در ماه صفر سال 1365 ه.ق. وفات یافت.

درآن تاریخ آذربایجان و زنگان تحت اشغال قوای شوروی بود و قوای روس و فدائیان توده، زنگان را در تصرف داشتند. با وفات ایشان که انبوه جمعیت به منزل آن مرحوم هجوم نمودند، روسها گمان کرده بودند که اهالی قصد قیام و اغتشاش دارند. لذا دستور داده بودند ستون های موجود از ارتش در اطراف شهر مستقر شده شهر را در محاصره بگیرند. بعداً به آنان فهماندند که سوء قصدی در کار نیست و ازدحام جمعیت برای تشییع جنازه یک روحانی بزرگ است که وفات نموده است.

منبع:

1- حوزه علمیه علوی هیدج به نقل از مرکز حفظ و نشر آثار علمای استان زنجان

ایت الله العظمی حاج شیخ عبد الکریم خوئینی زنجانی(قدس سره)

آیت الله حاج شیخ عبد الکریم خوئینی زنجانی، فرزند علامه شیخ ابراهیم و نوه ملا اسحاق خوئینی زنجانی، از فقها و اساتید گرانقدر حوزه ها بود.

وی در سال 1285 ق در خوئین که از توابع زنجان است، دیده به جهان گشود.

پدرش از جمله شاگردان شیخ مرتضی انصاری در نجف اشرف بود و در خوئین زعامت دینی و روحی داشت و به افتخار دامادی علامه شیخ عبد الکریم روغنی قزوینی نایل شد.

شیخ عبد الکریم خوئینی در محیط علمی و سرشار از تقوا و معرفت پرورش یافت، سپس به تحصیل علوم دینی روی آورد و ابتدا در خوئین و بعدا در قزوین تحصیل کرد.

در سن 18 سالگی (1303 ق) به نجف اشرف رهسپار شد و دروس عالی فقه و اصول را از محضر آیات: آخوند ملا محمّد کاظم خراسانی، سید محمّد کاظم طباطبائی یزدی و شیخ الشریعه اصفهانی استفاده نمود و خود به تدریس متون اشتغال پیدا کرد و در حدود سال 1326 ق به زادگاهش بازگشت و به امر ترویج مذهب و تدریس پرداخت و پس از مدتی به حوزه علمیه زنجان انتقال یافت و حوزه درسی مهمی تشکیل و فضلای بسیاری را پرورش داد، در آن دیار سالهای متمادی اقامت کرد و منشاء خدمات بزرگ دینی و از نامداران آن خطه بود و به حدی رسید که ریاست حوزه علمیه زنجان را بدست گرفت و به صورت صحیحی آن را هدایت نمود.

وی پس از شهریور 1320 ش مطابق سال 1360 ق و احساس تکلیف و نیاز به وطن خود «خوئین» بازگشت و مدت پنج سال به تدریس و ترویج اشتغال پیدا کرد و سرانجام در سال 1365 ق به قم مهاجرت کرد و تا آخر عمر در آنجا زیست و بنا بر درخواست طلاب به تدریس خارج پرداخت و جمعی از فضلا از محضرش کسب فیض نمودند.

آقای سید ابراهیم موسوی زنجانی در کتاب خود «تاریخ زنجان» درباره روحیه عالی و ملکات فاضله اش چنین می نویسد: «چیزی که قابل تمجید و تعریف است، باید اهل علم برای خود سرمشق بگیرند، روحیه باایمان و اوصاف معنوی آن مرحوم است. دارای عالی ترین صفت معنوی و زهد و توکل بودند. درباره زهد ایشان همین بس که به آن مقام علمی حاضر نشدند فتوایی از خود نشر شود و می کوشیدند شهرتی به خود نگیرند، حتی در زنجان قبول نمی کردند در مجالس عمومی که موجب فخر و عظمت است حاضر شوند. به قدری به این معنی اهمیت می دادند که درس خود را در منزل می فرمودند و با همه رفقای بحث و طلاب و کثرت آنها، حاضر به تظاهر نبودند.

در قم، در خیابان تهران جهت ایشان مسجدی ساختند که فعلا هم موجود است، هرچه اصرار کردند حاضر به اقامه جماعت نشد. همیشه نماز جماعت را در منزل اقامه می کردند و خیلی به زیارت جامعه علاقه داشتند، خصوصا به زیارت عاشورا مداومت داشتند، چشمی گریان و سخنی مؤثر داشتند و هیچ دیده نشد نماز شب را ترک کنند، حتی در اواخر عمر که قادر به حرکت نبودند تا دو شب قبل از وفات نشسته نماز شب را ادا می کردند، از اوضاع دنیا و سیاست روز و امور سیاسی بااطلاع بود و عقیده داشت از سکوت روحانی و عدم مداخله آنها در امور بیگانگان کمتر استفاده می کنند».

از آثار او

1- الفوائد فی اصول الفقه.

2- حاشیة علی العروة الوثقی.

3- خودآموز کفایه یا تقریرات آخوند خراسانی، در سه جلد.

4- رساله عملیه.

مرحوم خوئینی در پی کسالت کوتاه در روز دوشنبه 28/ صفر/ 1372 ق مطابق با 26/ آبان/ 1331 ش در سن 87 سالگی در قم درگذشت و بنا بر وصیت در قبرستان حاج شیخ به خاک سپرده شد.

شیخ علی آل اسحاق خوئینی

فرزندانش:

1- شیخ احمد آل اسحاق، که در کتابخانه مسجد اعظم قم، به فعالیت فرهنگی اشتغال داشت و دارای طبع شعر و نیز خط زیبا بود.

2- شیخ محمّد آل اسحاق.

3- شیخ عبد الرحیم آل اسحاق.

4- شیخ علی آل اسحاق.

5- شیخ محمود آل اسحاق.

6- شیخ اسماعیل آل اسحاق.

7- شیخ علی اصغر آل اسحاق.

8- آقا مهدی آل اسحاق.

منبع:پایگاه اطلاع رسانی حوره(حوزه نت)

مرحوم آیت اللّه آقا شیخ عبدالکریم خوئینی زنجانی

تولد آیت اخلاص

مرحوم آیت اللّه آقا شیخ عبدالکریم خوئینی زنجانی که فقیهی بزرگ و پارسائی پرهیزگار و متخلق به اخلاق الهی بو ، در حدود سال 1291قمری در شهر خوئین که در 8 فرسخی زنجان می باشد، در خانواده ای روحانی به دنیا آمد و در سنین کودکی پا به مکتب گذاشت و تحصیلات ابتدایی را آنگونه که در قدیم متداول بود در مکتبخانه به پایان رساند.1 خود آن مرحوم در این باره می فرماید:

«درس مکتبخانه را که تمام کردم، پدرم مرا کنار گذاشت تا به کارهای زندگی خانواده ام برسم و برادران دیگرم شیخ اسحاق و شیخ ابراهیم و شیخ مصطفی را به درس فرستاد. تا اینکه یک روز که با مادرم به حمام رفته بودیم، در حمام دیدم که دو پسر بچه که پدرشان کشاورز بود دارند بحث علمی می کنند، خیلی ناراحت شدم و با گریه به مادرم گفتم: بچه های کشاورزها دارند درس می خوانند، ولی پدرم نمی گذارد من درس بخوانم. مادرم هم ناراحت شد. اما قول داد که دور از چشم پدرم به من درس بدهد. مادرم خودش مجتهده بود. مدتی پیش او درس خواندم تا اینکه یک روز پدرم خواست از پسرانش درس تحویل بگیرد. من هم در آنجا حضور یافتم. پدرم بعد از پرسش چند سؤال، سؤالی پرسید که برادرانم نتوانستند جواب بدهند. زود با اشاره مادرم به آن سؤال جواب دادم و پدرم متعجبانه قیافه مرا زیر نگاهش گرفت و بعد پرسید: تو درس نخوانده ای از کجا فهمیدی؟ با خنده جواب دادم: خوب اگر تو به من درس ندهی مجبورم که بروم پیش مادرم درس بخوانم. پدرم نیز خندید و خوشحال شد و بدین ترتیب مرا هم فرستاد که بروم قزوین و در قزوین درس بخوانم.2»

خاندان آن مرحوم

پدر آن مرحوم، حجةالاسلام شیخ ملاابراهیم بن اسحق بن عمران از شاگردان شیخ انصاری و مادرش مجتهده مطهره، صبیه آیت اللّه آقا شیخ عبدالکریم روغنی قزوینی می باشد. آن بانوی بزرگوار علاوه بر اینکه دختر مجتهد بود، خود نیز تحصیلات عالیه داشت و آن گونه که نقل شده، در درس خارج پدرش در پس پرده حاضر می شد و استفاده می کرد. ایشان در نجف اشرف ازدواج کردند و آنگاه به قزوین مراجعت نموده، بعد از آن هم به خوئین رفته در همانجا رحلت کرده است. خلاصه اینکه زن پارسایی بود و علاقه زیادی به روحانیت داشت، به گونه ای که حاضر نمی شد، هیچ یک از فرزندانش غیر روحانی باشند.3

پی نوشت ها:

1- علماء نامدار زنجان، مشخصات بیشتر.

2- به نقل از آقا شیخ علی آل اسحاق.

3- علماء نامدار زنجان.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوره(حوزه نت)